هر روز در شبکههای اجتماعی مطالبی منتشر میشود که اعتراض به حضور خادمین و کشیشانی جعلی و یک روزه با مفاسد اخلاقی فراوان در دستگاه مسیحیت تبشیری است.
با نگاهی گذرا به شبکه های اجتماعی می توان مطالبی از این دست که در آن به افرادی که خود را کشیش خوانده و مشکلات روحی و جسمی فراوانی برای اعضای یک کلیسا به بار آوردند را مشاهده کرد.
اینکه چه چیز و یا بهتر است بگوییم چه سیستم و مکانیسمی موجب به وجود آمدن و به صحنه آمدن این قبیل افراد است را باید در ساختار مسیحیت تبشیری جستجو کرد.
بر اساس این ساختار هر فردی با هر گذشتهای تنها با گفتن کلماتی و تایید این کلمات از جانب کشیش یا شبان کلیسا با جملاتی که شهادت القایی محسوب میشود از تمام گذشته خود پاک محسوب شده و پس از چند جلسه شرکت در جلسات میتواند به بالاترین درجات کلیسایی هم دست پیدا کند.
اما به راستی عقل سلیم پذیرای این موضوع هست که یک نفر با داشتن سابقه انواع شرارتها و رذائل اخلاقی تنها به صرف گفتن چند کلمه زبانی به ناگاه به یک قدیس!!! تبدیل شده و بدون طی مراحل سلوک اخلاقی بتواند اعمال خود را ترک کند.
اگر چه در مسیحیت تبشیری ادعا میشود که امکان این موضوع وجود دارد اما نگاهی به آثار رشد و پذیرش چنین افرادی در کلیساهای ساختمانی و زیرزمینی نشان میدهد آنها نه تنها از اعمال خود دست نکشیده بلکه با فراهم دیدن میدانی جدید، فرصت را برای ارضاء امیال خود غنیمت شمرده و هر آنچه که بخواهند بر سر اعضای زیر دست خود میآورند.
علت اصلی چنین مشکلاتی را باید در مانیفست این جریان پیدا کرد که موافق آن شاگردسازی (بخوانید جذب عضو در فرقه) از هر چیز دیگری برای سران فرقه مهمتر است و در این میان آنچه برای سران فرقه اهمیت ندارد مشکلات و خطراتی است که پیاده کردن این مانیفست میتواند برای افراد و اعضای فرقه به بار آورد.
:: موضوعات مرتبط:
مسیحیت ,
,
:: برچسبها:
نقد کتاب مقدس ,
نقد مسیحیت ,
,